کیک لیدی باگ

چند ماه قبل داشتم پیش خودم فکر میکردم که لیانا از چه کارتونی بیشتر از همه خوشش میاد، که کیک تولد پنج سالگیش رو با اون تم درست کنم. لیانا - به واسطه مهدی - کارتون های زیادی تماشا میکرد اما چون مامانش علاقه زیادی به کارتون "هی داگی" نشون میداد، و لیانا نظر و علایق مامانش براش خیلی مهمه، با ذوق خواستی کارتونهای "هی داگی" رو دنبال میکرد.

حالا ممکنه پیش خودتون بگید، مگه تو چند سالته که کارتون مورد علاقه ات "هی داگی" هست؟!!!

صرفا جهت یادآوری باید عرض کنم، من همون آدمی هستم که دوازده سال پیش که باهام آشنا شدید، کارتون مورد علاقه ام "وینی ذ پوه" بود! هنوز هم هست! اصلا من فقط کارتونهایی که بدون استرس هستند رو دوست دارم.

از بد روزگار، ما دهه شصتی ها، کارتون هامون همه پر استرس بودند. یا طرف مامانش رو گم کرده بود. یا باباش مرده بود. یا مهاجرت کرده بود. یا خونه اش رو از دست داده بود. یا گم شده بود. یا دنبالش بودن. یا پاش رو از دست میداد...

بی خانمان، با خانمان، کوزت، هایدی، بل و سباستین، بچه های مدرسه آلپ، فلونه، حتی کارتون ممول هم استرس داشت. حتی اگر حیوان هم بود بازم مصیبت کشیده بود! حاج زنبور عسل دنبال مامانش بود. بنر مامانش رو از دست داده بود...

هرچی کارتون میدیدیم باید از اول تا آخرش استرس میکشیدیم و دق میکردیم!

پس نباید تعجب کنید که در سن چهل سالگی کارتون مورد علاقه ام "هی داگی" باشه! قطعا خنده تون میگیره اگر بگم "تماشای کارتون هی داگی بهم آرامش میده"!

حداقل هیچ استرسی توش نداره!

اما هرچی به روز تولد نزدیکتر میشدیم، میزان علاقه لیانا به هی داگی کمتر میشد. آخه الان دیگه "ترِند" یه چیز دیگه ایه! الان دختر کفشدوزکی مده! هر دختری رو میبینی داره در مورد دختر کفشدوزکی صحبت میکنه و بدجوری مده. اگر دهه شصت رو خاطرتون باشه، دوران کودکی ما "اوشین" مد بود. ما بچه بودیم و اصلا نمیدونستیم این سریال سر و تهش چی هست. اینقدر بچه بودیم که حتی اگه صدا و سیما سانسورش هم نکرده بود بازم متوجه نمیشدیم این سریال به هیچ عنوان مناسب نیست. اما تمام ایران پر بود از اوشین. جوراب اوشین، کفش اوشین، بلوز اوشین، کلاه اوشین، چتر اوشین، دفتر مشق اوشین، کیف مدرسه اوشین، پاک کن اوشین، مداد اوشین... وقتی یه چیزی مد میشه، خوب یا بد، یه موجی میاد و همه رو با خودش سوار میکنه. حالا نوبت به دختر کفشدوزکی رسیده. اوشین یه دورانی داشت و تمام شد، دختر کفشدوزکی هم الان تو بورسه، اینم چند صباحی هست و بعد تمام میشه. فعلا همه مون سوار موجیم!

کارتون "مرکلس لیدی باگ"، داستان دختری هست که در پاریس زندگی میکنه و با استفاده از "کوامی ها" نیروهای خارق العاده ای بدست میاره که با اشرار بجنگه و شرارت "آکوماها" رو خنثی کنه. چون این دختر یعنی "مرینت"، یک "سوپر هیرو" هست که بدی ها رو از بین میبره، امروزه دخترها عاشقش هستند!

این کارتون با روحیات من نمیخونه! من هنوز هم همون آدمی هستم که کارتون مورد علاقه اش "وینی ذ پوه" هست!

ولی داشتن کیک تولد دختر کفشدوزکی، لیانا رو خوشحال میکرد. پس با هم میبینیم کیک "مرکلس لیدی باگ".

خب، برای پروژه لیدی باگ، به بیسکویت نیاز داریم. من این خمیر بیسکویت شوگر کوکی رو انتخاب کردم. چون از استحکام خوبی برخوردار هست و ما قراره بیسکویت ها رو به صورت عمودی روی کیک سوار کنیم پس جنس بیسکویت بسیار مهم هست.

همینکه من این یک دونه عکس رو گرفتم، لیانا خانم سریع سکان کشتی رو از دست کاپیتان قاپید و شروع کرد به پهن کردن خمیر، بعد هم بدو بدو رفت چند تا قالب "هلوکیتی" و "وینی ذ پوه" از توی کابینت آورد و شروع کرد به قالب زدن بیسکویت ها! هیچی دیگه، عملا ته مونده خمیرش به مامان رسید!!!

ازش عکاسی نکردم اما فیلمبرداری کردم! فیلمش رو در اینستگرم ببینید.

با کاغذ معمولی برای سر و شانه لیدی باگ شابلن درست کردم. خمیر رو به ضخامت یک سانتیمتر پهن کردم و کاغذ رو روش قرار داده، خمیر رو برش زدم.

به همین ترتیب "برج ایفل" رو هم برش زدم. و یک دایره برای "لاکی چارم" مرینت. ولی ضخامت بیسکوتها رو سه میلیمتر گرفتم.

حالا به چند تا سیخ آبنبات چوبی نیاز داریم که میتونیم از فروشگاه های لوازم قنادی خریداری کنیم. یا اینکه میتونیم از سیخ های چوبی بامبو استفاده کنیم.

این چیز جدیدی نیست، قبلا آموزش دادم. سیخ ها رو در خمیر فرو میبریم به طوری که سیخها از زیر یا روی خمیر بیرون نزنه. یه کم تجربه میخواد. اگر خراب شد از نو شروع کنید.

بیسکویت ها رو میپزیم و اجازه میدیم تا به خوبی سرد بشن. من یکی دو هفته قبل از تولد شروع کردم که زمان کافی داشته باشم.

چون این خمیر در فر تغییر شکل آنچنانی نمیده، از همون شابلن کاغذی که برای برش خمیر بیسکویت استفاده کرده بودم، برای برش خمیر فوندانت استفاده کردم.

مطابق دستور فوندانت رو تهيه ميكنيم. یا اینکه فوندانت مارشملو و یا فوندانت باترکریم

میتونید هم فوندانت آماده بخرید.

فوندانت رو نازک پهن کردم که بیسکویتها رو سنگین نکنه.

نکات کار کردن با فوندانتها رو مفصل آموزش دادم پس نیازی به تکرار نیست. فقط تاکید میکنم که به خوبی زیر خمیر رو پودر نشاسته ذرت بپاشید که خمیر به سطح کار نچسبه.

وقتی خمیر فوندانت رو برش زدیم، زیر خمیر رو با برس پاک میکنیم که نشاسته اضافی نداشته باشه. روی بیسکویت رو هم با برس پاک میکنیم که پودر بیسکویت روش نباشه.

حالا دو راه برای چسبوندن فوندانت به بیسکویت داریم که باز اینا رو هم قبلا آموزش دادم فقط اجمالی توضیح میدم. یک راهش اینه که رویال آیسینک درست کنیم و روی بیسکویت قرار داده و بعد فوندانت رو روش بذاریم. گزینه دوم استفاده از "کرن سیروپ" هست. کرن سیروپ باعث میشه که فوندانت خیلی محکم به بیسکویت بچسبه.

اما من چیکار کردم؟ من اینبار از عسل استفاده کردم. سطح بیسکویتها رو با عسل پوشش دادم و بعد خمیر فوندانت رو روش چسبوندم. اینم شیوه خوبیه که من سالهاست انجام میدم و گزینه مناسبی هست.

من همزمان هم عکس میگرفتم، هم فیلم. بعد یه جاهایی فراموش میکردم که عکس بگیرم. یه جاهایی فراموش میکردم فیلم بگیرم! حالا از این مرحله عسل زدنش فیلم دارم اما عکس ندارم. فیلمش رو توی اینستگرم میذارم ببینیدش.

پس درجه استقامتش همینی هست که به ترتیب نام بردم.

من سه مدل متفاوت رویال آیسینگ آموزش دادم. به مبحث "بیسکویتهای تزئین شده" مراجعه کنید.

برای "آکوما" یا همون شاپرکی که جناب "هاکماث" شرور میکنه و همچنین ابرهای دور برج ایفل، من دیگه بیسکویت درست نکردم و فقط فوندانت برش زده و سیخ ها رو توش فرو بردم. ضخامت سه میل.

برای پوشش لیدی باگ، خمیر فوندانت رو ضخیم گرفتم. میخواستم سنگین باشه.

یک نکته ظریف داره که اگر میخواید این مدل کیک ها رو درست کنید بایستی بهش توجه کنید وگرنه دستتون بدجوری میمونه تو حنا!

شیوه تزئین کیک با بیسکویت های نقاشی شده یک شیوه رایج هست. بیسکویت رو میتونیم با رویال آیسینگ تزئین کنیم که خیلی خیلی مفصل دوازده سال پیش آموزش دادم. شیوه دیگه اش هم شیوه نقاشی روی بیسکویت با استفاده از خمیر فوندانت هست. در هر صورت باید توجه داشته باشید که طرح مورد نظرتون که قراره جلوی کیک رو بپوشونه، باید از تعادل خوبی برخوردار باشه وگرنه می افته. توجه داشته باشید که باترکریم به هیچ عنوان توانایی نگهداری بیسکویت رو نداره. بیسکویت بایستی خودش تعادل داشته باشه.

در این طرحی که من انتخاب کردم، بیسکویت به تنهایی ایستایی و تعادل نداره.

ترفندی که من به کار بردم اینه که پایین بیسکویت رو سنگین کنم تا ایستایی خوبی پیدا کنه. ضخامت خمیر بیسکویت رو کاملا یکسان گرفتم چون مهم بود که تمام نقاطش در فر یکسان بپزند. لذا ضخامت خمیر فوندانت رو متغیر گرفتم. یعنی در قسمت سر لیدی باگ، ضخامت خمیر یک سانتیمتر هست و در قسمت شانه هاش دو سانتیمتر. اینطوری وزن بیسکویت در قسمت پایینش اینقدر زیاد هست که بیسکویت ایستایی کامل داشته باشه.

در فیلمی که گرفتم، ضخامت رو بهتر نشون دادم. در آی جی تی وی آپلود میکنم.

خب حالا دیگه نوبت میرسه به نقاشی. با استفاده از قلم مو و رنگ مخصوص خوراکی روی فوندانت نقاشی میکشیم.

نقاشی روی فوندانت اصلا به راحتی نقاشی روی کاغذ و مقوا نیست.

اگر تجربه نقاشی روی فوندانت رو ندارید، باید متذکر بشم که خمیر فوندانت، ماده اصلیش شکر هست. و شکر هم در تماس با آب... عملا حل میشه دیگه! برای همین نباید توقع داشته باشید که به همون راحتی که روی کاغذ نقاشی میکشید بتونید روی فوندانت هم نقاشی کنید.

ولی تجربه، همه مشکلات رو حل خواهد کرد.

لیانا خیلی اصرار داشت که خودش نقاشی کنه. اینقدر تکرار کرد که مامان میشه من نقاشی کنم؟ که به خودم قول دادم کیک شش سالگیش رو بدم خودش تزئین کنه. میدونید که در مورد مهدی از چهار سالگی این شیوه رو در پیش گرفتم. یعنی اگر مراجعه کنید به کیک چهار سالگی و پنج سالگی مهدی میبینید که کار رو دادم دست بچه. مهدی نقاشیش خیلی خوب بود. کیک پنج سالگیش رو ببینید. ظاهر کیک عالی هست. لیانا هم استعداد و دقت خوبی داره. اگر امسال براش وقت بذارم احتمالا تا سال بعد به تبحر کافی برسه.

البته یه وقت سوء تفاهم پیش نیاد!!! منظورم تزئین کیک با طرحی بسیار بسیار ساده هست که یک بچه شش ساله بتونه از پسش بربیاد! هرگز یه همچین تمی رو انتخاب نخواهم کرد. شاید تم هی داگی مناسب یک دختر بچه شش ساله باشه؟!!! (قشنگ مشخصه این کیک هی داگی تو دل من مونده!) حالا فعلا یک سال فرصت داریم.

خب من اجازه دادم رنگهای روی فوندانت و همچنین خود فوندانت کاملا خشک بشه. همینطور که اشاره کردم، یکی دو هفته قبل از تولد شروع کردم که فرصت کافی داشته باشم.

همه تزئینات کیک رو توی سینی های جداگانه چیدم و گذاشتم جایی که لیانا چشمش بهشون نیافته. طفلی بچه یک هفته باید دندون رو جیگر میذاشت تا روز تولدش برسه و تزئین کیکش تمام شه.

یک روز قبل از تولد، کیک رو پختیم. اینکه میگم پختیم، و نمیگم پختم، دلیلش اینه که تو خونه ما کیک ها رو بچه ها میپزند. همه مواد رو میریزند توی استند میکسر و یالا!

کیک ها رو از قالب خارج نمیکنیم. کیک رو به همراه قالب، سلفون پیچ کرده و در دمای محیط قرار میدیم تا فرداش که روز تولد باشه.

کیک های مناسب برای بیس کیک تولد رو با لینک به رسپی هاشون لیست میکنم:

کیک ساده

کیک اسفنجی

کیک ماست

کیک موز و کره بادام زمینی

کیک شکلاتی شیطان

کیک قهوه

کیک شکلاتی

کیک شکلاتی بدون شکلات

کیک شکلاتی بدون تخم مرغ

کیک شیر عسلی بدون تخم مرغ

برای کرم کیک ما باترکریم آلمانی درست کردیم. که یک باترکریم کاسترد هست.

برای اسانس هم مهدی همه اسانسها رو از توی کابینت بیرون آورد و آخرش به این نتیجه رسید که بهتره از اسانس موز استفاده کنیم چون "مَستر فو" عاشق شیرینی با طعم موز هست!!! من خودم این ظرایف و نکات خاص کارتون رو بلد نیستم! مهدی وارده.

باترکریم بهتره روز تزئین کیک درست بشه. وگرنه دوباره کاری خواهد شد. پس همون روز کرم رو درست میکنیم و میریم سراغ مونتاژ کیکها.

رسپی باترکریمهایی که آموزش دادم رو با لینک به رسپی هاشون لیست میکنم:

قبلا کاور کردن و لایه بندی کیک ها رو آموزش دادم.

برای پوشش کیک با کرم یکی از راه های ساده استفاده از ماسوره خامه کشی هست که جهت یادآوری ، اینجا بهتون لینک میدم به پستی که از این ماسوره برای تسریع در خامه کشی کیک استفاده کردم.

همچنین یکی از ابزارهای ساده تر کردن کاور کردن کیک با کرم ها استفاده از صفحه پلکسی هست که شیوه کار با این ابزار رو مفصل آموزش دادم. در اینجا لینک میکنم مطالعه کنید.

حالا فرض کنیم هیچ کدوم از این ابزار رو ندارید و حتی "ترن تیبل" یا گردونه مخصوص تزئین کیک رو هم ندارید. در این پست مفصل توضیح دادم که کیک رو چطوری خامه کشی کنید. مطالعه اش کنید.

استفاده از ماسوره خامه کشی اینقدر کار رو راحت میکنه، که مهدی هم میتونه از پسش بربیاد. البته مهدی تجربه هم داره.

تصاویری که میبینید، صحنه ای هست که من رو شوکه کرد!

مهدی گرفتار تمیز کردن آشپزخونه شده بود ( در یکی از تصاویر میبینید که مهدی داره کف آشپزخونه رو با بخارشو تمیز میکنه) و من هم داشتم ابزار اضافی رو از تو دست و پا جمع میکردم... روم رو برگردوندم دیدم لیانا پلت رو دست گرفته و داره سطح کیک رو صاف میکنه!

یعنی هرکی جای من بود جیغ میکشید "وای نه دست نزن خرابش میکنی" ولی من رو که میشناسید. برام مهم نیست اگه کیک کج و کوله و ناقص بشه. سریع دوربینم رو دست گرفتم و چند تا دونه عکس یادگاری ازش گرفتم. بعد هم موبایلم رو برداشتم و فیلم گرفتم. فیلمش رو روی اینستگرم آپلود میکنم که ببینید. این دختر استعداد ذاتی داره!

برای اینکه یه وقت سوء تفاهم پیش نیاد، واجب هست خیلی شفاف توضیح بدم که زیر و روی کیک دو صفحه پلکسی وجود داره. و لیانا پلت خامه کشی رو در یک دستش گرفته و داره با دست دیگه، "ترن تیبل" رو میچرخونه. این ابزار مخصوص تزئین کیک هست و با چرخوندنش شما به راحتی میتونید کیک رو قرینه در بیارید. صاف و تمیز. دو صفحه شفاف دایره ای پلکسی زیر و روی کیک قرار دارند و کار صاف در آوردن سطح کیک رو باز هم راحت تر میکنه. عملا خیلی خیلی راحته. ولی بازم منی که سالها تجربه اینکار رو دارم، اعتراف میکنم که برای یک دختر پنج ساله که بار اولش هست، فوق العاده تمیز کار میکرد! به آینده اش امیدوارم.

دیگه قطعا کیک شش سالگیش رو سال بعد میدم خودش انجام بده.

یه نکته دیگه ای که باید بهش اشاره کنم این هست که این کیک قراره جلوش با بیسکویت پوشونده بشه لذا اصلا مهم نیست که سطح کیک صاف و و تمیز باشه.

من به کاری که لیانا انجام داده بود دست نزدم و اجازه دادم همون شکلی بمونه.

صفحه پلکسی و کاغذ روغنی بالای کیک رو جدا کرده و کیک رو به "کیک استند" منتقل کردم.

برای روی کیک من از این توپکهای شکلاتی استفاده کردم. اینا درونشون ویفر یا برنجک هست و پوشش نازک شکلاتی دارند و خلاصه ترد هستند. دو رنگ قرمز و سیاه رو انتخاب کردم که با تم لیدی باگ همخوانی داشته باشه.

لیانا روی کیک رو دونه دونه با این توپک ها پوشش داد. من صبر و تحمل خوبی دارم لذا نشستم کنارش تا همه رو تمام کنه! تو این فاصله مقداری فیلم و تعدادی عکس گرفتم.

همینطور که میبینید کارش بی نقص نیست ولی از نظر مامانش... عالیه!

تزئینات کیک بعد از یک هفته کاملا سفت شدند و به خوبی روی کیک تا ساعتها دوام خواهند آورد. و حتی روزها. اما ما فقط چند ساعت نیازشون داریم.

فراموش کردم بگم که من با قلم مو و رنگ مخصوص خوراکی مشکی روی فوندانتها طراحی کردم.

فاجعه اینجاست که من کلا فراموش کردم از مراحل نقاشی لیدی باگ عکس بگیرم. اما خوشبختانه توی فیلم یه مقداریش وجود داره.

آخر کار هم با داست خوراکی صورتی رنگ، روی صورت مرینت رو براق کردم. حالا بعدا فیلمها رو هم ادیت و آپلود میکنم.

داشتم فیلمها رو نگاه میکردم، دیدم روی شونه های مرینت پودر سفید ریخته شده! یادم افتاد که لیانا خانم دستش رو فرو برده بود توی نشاسته ذرت و پاشیده بود روی مرینت! یعنی منو میگی؟! با دهن باز فقط هاج و واج تماشاش میکردم! گفتم: "مامان آخه این چه کاری بود؟" گفت:"ساری مامی"! نمیدونستم بخندم یا گریه کنم. لذا خندیدم و بند و بساطم رو جمع کردم و رفتم دنبال زندگیم!

الان که نگاه میکنم، تو عکسها اصلا اون پودر نشاسته ذرت دیده نمیشه. اما تو فیلمها هستش! بعدا فیلمها رو ببینید و به حال من بخندید!

در هر صورت اینقدر بی اهمیت بود برام که کلا فراموشش کرده بودم و الان که داشتم فیلمها رو تماشا میکردم به یادش افتادم. بی خیال بابا. کی به کیه؟!

چون من فرصت آزاد زیادی ندارم، نمیتونستم همه مراحل رو توی یک روز انجام بدم پس همیشه کیک های تولد رو در چند روز انجام میدم که فشار زیادی بهم وارد نشه.

اینجاش دیگه قسمت جذاب پروژه هست. همه رو دونه دونه روی کیک میچینی و با لذت از دور کیک رو تماشا میکنی!

ایستاده بودم و از دور کیک رو تماشا میکردم که لیانا گفت: "مامان مگه قرار نبود کیک تولدم صورتی باشه؟"

یعنی انگار آب یخی ریخته بودن رو سرم! با دست راست زدم رو لپ راستم و بلند گفتم: "اِوا خاک عالم!!!"

بعد شما از من انتظار دارید که یادم بمونه هم عکس بگیرم هم فیلم! من حتی یادم نمونده بود که باترکریم رو صورتی رنگ کنم! میزان تمرکز در حد اعلای درجه!

هیچی دیگه لیانا تا یک هفته بعد از تولد واسه همه تعریف میکرد که : " قرار بود کیکم صورتی باشه ها! مامانم یادش رفت!"

آبروی مامانش کیلو شد!

طفلی بچه هرچی در سکوت چند ساعت، انتظار کشیده بوده تا کیکش صورتی بشه، نشده بوده. تا اینکه دیده کیک تمام شد و خبری از رنگ صورتی نیست!

هنوزم باورم نمیشه چطوری چیز به این مهمی رو فراموش کردم! دیگه گذشته. بیخیال. شانس بیارم این از اون خاطراتی نباشه که در ذهن بچه حک بشه. تصورش رو بکنید:

سی و پنج سال بعد، لیانا در سن چهل سالگی خطاب به فالورهاش:

"آره قرار بود کیک پنج سالگیم صورتی باشه اما مامانم یادش رفت باترکریم رو رنگ کنه"!!!!!!!!!!

باید اعتراف کنم کیک راحتی بود. اصلا هر کیکی که تزئیناتش رو بتونی روزهای قبل انجام بدی، کیک راحتی به حساب میاد.

البته درست کردن کیک تزئین شده در کنار دو تا بچه ای که توقع دارن همه رو بدی خودشون انجام بدن، هم صبر و تحمل زیادی میخواد هم اعصاب پولادین. اما من عادت کردم. سخته اما عادی شده.

چند دقیقه ای هم از فرایند تولید کیک براتون فیلم گرفتم که در آی جی تی وی اینستگرامم پست میکنم. واسه من جذابترین قسمتش اون صحنه آخر سلفی لیانا با کیکش هست. لیانا واقعا با کیکش حال کرده بود. مهدی و لیلانا این کارتونه رو خیلی دوست دارن. حتی قسمتهای اخیرش که دوبله انگلیسی نداره رو به زبان فرانسه نگاه میکنن و مهدی زیرنویسهای انگلیسیش رو بلند بلند میخونه که لیانا هم متوجه بشه. یه صحنه خنده داریه که بیا و ببین! البته از نظر من تنها نکته مثبتش اینه که گوششون با فرانسه هم آشنا میشه وگرنه گفتم که با این کارتونه حال نمیکنم.

بعد از اینکه کیک خورده شد، مرینت رو سلفون پیچ و فریز کردم واسه چند سال آینده که لیانا بزرگ شد بهش نشون بدم. هر سال برای کیکهای تولدشون این کار رو انجام میدم یعنی یک قطعه از تزئین کیک رو واسه یادگاری فریز میکنم. تا چند قرن عمر میکنن. البته هدف خورده شدن نیست. فقط یادگاری. شایدم موند واسه نوه هاشون. چه میدونم والا!

خب این بود از داستان کیک تولد پنج سالگی لیانا خانم.

پست بعد، کیک تولد ده سالگی مهدی.